هیچ اظهارنظری از طرف ساری در مورد پیوستنش به یووه در رسانهها دیده نمیشود و همه در انتظار پنجشنبه ظهر و شنیدن حرفهای مردی هستند كه تنها یك ماه از لحظه بلند كردن جام قهرمانی لیگ اروپا بر فراز دستانش در باكو میگذرد. سرجیو پورینی مدافع راست سابق یوونتوس در دهه 90 میلادی در گفتگویی تلفنی با توتویووه، ضمن بررسی حضور مائوریتسیو ساری در یوونتوس و تحلیل وضعیت او در این باشگاه، روزهای خوبی را برای سرمربی 60 ساله بانویپیر در این تیم پیشبینی كرد.
گروهی از كارشناسان كه همیشه علاقه به شبیهسازی دارند حضور ساری در یوونتوس را با سال 1994 و روزهای نخست پیوستن مارچلو لیپی به جمع بیانكونری شبیه میدانند. من برعكس آنها در این مقایسه بیشتر از شباهت، تفاوت میبینم. لیپی در حالی از بندر ناپل عازم تورین شد كه تقریباً تا پیش از آن تجربه مربیگری در هیچ باشگاه سرشناسی را بر عهده نداشت در حالیكه ساری تجارب ارزشمند و فوقالعاده موفقی در چلسی و ناپولی را در كارنامه دوران پیشایوونتوساش ثبت كرده است و با یك عنوان قهرمان در اروپا پای به این باشگاه میگذارد. در مورد شباهتسازیهای احمقانهای مثل 5 حرف بودن نامخانوادگی لیپی و ساری نیز چیزی نگویم بهتر است.
فوتبال امروز به نسبت آنچه در دهههای گذشته شاهد آن بودیم بسیار دشوارتر شده است. ساری در حالی سكان هدایت یووه را بر عهده خواهد گرفت كه ایدهها و استراتژیهای تاكتیكی دنیای فوتبال بسیار متنوع و متفاوت شدهاند. به همین خاطر معتقدم یوونتوس امروز شرایطی به مراتب پیچیدهتر از یوونتوسی كه در نیمه دهه 90 به لیپی سپرده شد، دارد. اتفاقاً من اوضاع ساری را بیشتر شبیه روزی میدانم كه ماسیمیلیانو الگری به یووه پیوست.
او در تمام روزهایی كه بر نیمكت ناپولی نشسته بود در هیچك از مصاحبههایش كوچكترین اهانتی به باشگاه یوونتوس نكرد و همیشه به تیمش و ارائه یك بازی زیبا در زمین متمركز بود. آنهایی كه تلاش میكنند اظهارنظر و یا تصویری تحریككننده از او پیدا كنند و در اینترنت به اشتراك بگذارند و هوادارن یووه را بر علیه او تهییج كنند بعید است یك یوونتوسی واقعی باشند. حقیقتاً این كارشكنیها برای یك یووهای واقعی زیبا نیست. طرفداران بدبین نیز باید به جای فرو رفتن در نقش نوسترآدامس در انتظار عملكرد او باشند. شخصاً امیدواریهای فراوانی دارم كه یووه با ساری روزهای بسیار خوبی را بگذارند.
«در فوتبال هرگز نمیتوان از رتبه دوم ناراضی بود!» این جمله معروف و جنجالی چند هفته پیش ساری در حاشیه نمایشگاه Vanity اگرچه محافظهكارانه به نظر میرسد اما طبیعی است طبع حساس برخی از طرفداران تیمی كه شعارش «برنده شدن تنها چیزی است كه اهمیت دارد» است را آزرده كند. ساری چارهای جز تغییر برخی از نگرشهایش از جمله تصحیح همین مورد را ندارد. او مجبور است فلسفه فوتبالیاش را در كوتاهترین زمان ممكن با اتمسفر مكان جدید سازگار و بهروز كند. طبیعی است باشگاهی كه 8 سال در كشورش جز قهرمانی ندیده از هر نوع هدفگذاری خالی از حسِ برتریجویی استقبال نكند.
یوونتوس همیشه نشان داده كه در بازار نقل و انتقالات شاید خرجهای نجومی انجام ندهد اما توانایی جذب بازیكنانی با كیفیت را دارد. در سوی دیگر ساری نیز همیشه ثابت كرده كه راه خریدهای موثر در بازار نقل و انتقالات را بلد است. او شكافها و نقاط ضعف تیمهای تحت هدایتش را به خوبی شناسایی میكند و با بهینهترین شیوه ممكن درصدد ترمیم آنها برمیآید. اگر او همان ساری همیشگی باشد بعید میدانم بیش از 3 بازیكن جدید به یووه اضافه كندد؛ بازیكنانی در پستهای دفاع و بهخصوص هافبك.
پیشبینی اینكه یوونتوسِ ساری چگونه یوونتوسی خواهد بود آسان نیست اما شاید مهمترین چالش او در یووه كسب پیروزی با تكیه بر بازیهای چشمنواز باشد؛ مطالبهای كه همه با كنجكاوی در انتظار دیدنش هستیم.